پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

گل پسرم پارسا

؟؟؟

دلم گرفته به قدر تمام روزهایی که خندیدم و خنداندم... روزهایی بود که صدای خنده هایم دنیا را پر می کرد اما حالا صدای گریه هایم را حتی خودمم هم نمی شنوم... آزارم می دهد زندگی وقتی درد درونم را می دانم و راهی جز صبر ندارم....   دلم  باران می خواهد ......باران دلم دریا می خواهد ......دریا دلم  دل می خواهد اما نه هر دلی... ...
24 خرداد 1393

و اما....

عزیز دلم سلام الان که این مطلب رو می نویسم شما مطابق معمول سرگرم شیطنت هستی و دائم مودمو خاموش میکنی.. و منم در بین خرابکاری های شما تصمیم گرفتم چند خطی برات به یادگار بنویسم... گل پسری در این 1 ماه اخیر که من سخت سرگرم مطالعه برای مصاحبه دکترا بودم زحمت مراقبت از شما به دوش مامانی و بابایی بود و هر روز تا شب می رفتی خونه شون و خوش میگذروندی (که اینجا لازم میدونم بخاطر زحماتشون  و توجهشون به شما ازشون تشکر کنم) من برای مصاحبه به دانشگاه های اهواز و زنجان و بیرجند و کرمان و زاهدان معرفی شده بودم که ترجیح دادم فقط به بیرجند و زاهدان برم.. جمعه هفته قبل هم من و شما  به همراه مامانی و بابایی و دایی فرامرز(دایی من) ...
14 خرداد 1393
1